بازم خدا رحم کرد
امروز سه شنبه ٢٨ تیر ماه سال ١٣٩٠ساعت ٢:٤٠ دقیقه بعد از ظهره.نفس مامان داره داد میکشه و بازی میکنه.مامانشم داره تند و تند تایپ میکنه آخه به یه دقیقه دیگتم اعتمادی نیست.دیروز خدا به شما گلم خیلی رحم کرد.همیشه وقتی تو تختت میخوابیدی خیالم راحت راحت بود که جات امنه ولی مامانی دیروز داشتی توی تختت بازی میکردی منم رفتم تا برات آب بیارم یهو دیدم صدای گریت اومد نمیدونم چه جوری از تختت اومدی بودی بیرون تخت ما رو هم رد کرده بودی و خوردی زمین. خدا خیلی رحم کرد.از این به بعد باید حواسم باشه که تنهات نذارم.آخه مامانی از درو دیوار بالا میری بابایی که میگه من بچگیهام خیلی آروم بودم ولی همه میگن من از دیوار راست بالا میرفتم فکر کنم...
نویسنده :
مریم طالبی
16:48